مامانم یه حرفایی میزنه که نزدیکه سرمو محکم بکوبم به دیوار. من محو تو ام و تو نیستی؛ معلوم هست کجایی؟ -وچنان محو که یک دم مژه برهم نزنی-و همه ی وجودم درد شده از نبودن اونایی که باید و بودن اونایی که نباید؛ پر شدم از کاش هایی که کنج دلم توی کمد چیده شدن روی هم و چرک شدن سراپا و چروک برداشتن و به درد هیچی نمیخورن و فقط سنگین کردن دلمو. نبودنت بیشتر از همیشه داره به چشم میاد. نمیخوای کاری کنی؟ از به بیخبر چه توقعی میشه داشت و کیه که بتونه تو رو باخبر کنه از من از دل ِمن. نبودنت بیشتر از همیشه داره به چشم میاد. بیا قبل اینکه بشکنم برس به دادم قبل اینکه مجبور شم خفه خون بگیرم. برس به دادم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

غربت موهوم ولايت امام زمان (عج) دانلود آهنگ غمگین استيل زرّين نیلو رایانه نامه ای به او دکتر ایرانی خرید اکانت نود 32